راه رسیدن به خدا و افزایش ایمان و تقوا چیست؟
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند
راهیست ره عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آنکه جان بسیارند چاره نیست
باز نامهای از سوختهدلی رسیده، حیرانی در کوی دوست و جویندهای با عطش عشق، عشق به آنکه سزاوار عشقورزی است و او که مبدء همه کمالها و زیباییهاست. ولی کیست که در این ره خود حیران نباشد، همه در این راه اظهار درماندگی کردهاند، مگر پیامبرش نفرموده: الهی ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک ؛ خدایا ما تو را آن گونه که باید نشناختم و آن گونه میبایست عبادت نکردیم{M» و مگر خودنفرموده است: و ما قدروا اللّه حق قدره ؛ خدا را آن گونه که شایسته اوست نسنجیده و نشناختهاند{M، (انعام، آیه 91).
ولی چه باید کرد؟ چرا که سر وجود طلب است، طلب او که همه چیز است.
غبار راه طلب کیمیای بهروزیست غلام دولت آن خاک عنبرین بویم
هر کسی با شمع رخسارت بوجهی عشق باخت زان میان پروانه را در اضطراب انداختی
گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما سایه دولت بر این گنج خراب انداختی
ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو زینت تاج و نگین از گوهر والای تو
آنچه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگار جرعه بود از زلال جام جان افزای تو
همتم بدرقهی راه کن ای طایر قدس که درازست ره مقصد و من نو سفرم
خرم آن روز کزین مرحله بربندم بار وز سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل دیده دریا کنم از اشک و درو غوطه خورم
چه کنیم که نثر را یارای سخن عشق نیست و زبان شعر در این صحنه گویاتر است.
بلی غایت این خلقت معرفت خداست ولی ای عزیز! معرفت یک راه و دو راه ندارد. حکما گفتهاند؛
الطرق الیاللّه بعدد انفس الخلایق ؛ راههای به سوی خدا به اندازه نفوس خلایق است{M گرچه مجموعه راههای وصول به معرفتاللّه را سه راه دانستهاند : 1- راه عقل و برهانهای فلسفی2- راه دل و فطرت3- راه طبیعت.
البته این راهها با یکدیگر متضاد نبوده و هر کس به فرا خور خود راهی را طی میکند. و اینها همه راههای معرفت خدا هستند، بدین معنا که عقل و دل به وجود او گواهی دهند و تردیدی در مورد او روا ندارند. اما وصول به خداوند راهی بس دشوار و سنگین است، و حاصل آن نیز به اندازه همه هستی ارزشمند است. برای رسیدن به این شهود حقیقت باید منازل و مقاماتی را طی کرد که گفتهاند: ان بین العبد والحق الف مقام من نور و ظلمه ؛ بین بنده و حق هزار مقام از نور و ظلمت است{M.
او را به چشم پاک توان دید چون هلال هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست
عارفان برای سیر سالکان در این راه صد منزل برآورد کردهاند که برخی از آنها در کتابهایی مانند؛ منازل السایرین، خواجه عبداللّه انصاری آمده است.
البته بدون همراهی خضر طی مسیر دشوار و چه بسا ناممکن است، بنابراین میبایستی از رهروان این راه استمداد نمود.
در این ورطه کشتی فرو شد هزار که پیدا نشد تختهای بر کنار
که خاصان در این رهفَرسراندهاند به «لا احصی» از تک فرو ماندهاند
عزیزا : کوتاه سخن آن که؛ راه راهی مشکل اما به غایت ارزشمند است و نیاز به طلب و همت دارد.
تهذیب نفس از هر گونه رذیلت اخلاقی و حیوانی مقدمه ورود است. اخلاص عمل برای خدا و خالی شدن از هرگونه شرک سکویی دیگر برای این حرکت است. من کان للّه کان اللّه له ؛ هر کس برای خدا باشد خدا برای او خواهد بود{M.
پیامبر خدا فرمود: من اخلص للّه اربعین یوما فجر اللّه ینابیع الحکمة من قلیه علی لسانه ؛ کسی که چهل روز عمل خویش را برای خدا خالص کند خداوند چشمههای حکمت را از قلب او بر زبانش جاری میکند{M.
بلی قلب و دل اگر چون آیینهای از زنگار شرک و ریا و گناه پاک گردید، حقیقت در آن تجلی مییابد. برای این منظور، اولین مرحله به تعبیر اصحاب سیرو سلوک «یقظه و بیداری از خواب غفلت و توجه به غافل بودن خویش» میباشد. خوشبختانه شما این احساس را دارید که انشاءالله شروع خوب و مبارکی برایتان خواهد بود. پس از آن میبایست انسان عزم خود را جزم کرده و تصمیم قاطع بگیرد که همیشه تابع خواست خداوند بوده و همواره درصدد انجام تکالیف الهی باشد، چه در اموری عبادی و چه در امور اجتماعی و دیگر ابعاد زندگی. هر قدمی که بر میدارد و هر سخنی که میگوید و هر برنامهای که دارد نخست ببیند آیا رضای خداوند در آن میباشد یا نه والا از آن صرف نظر نماید. در حدیثی آمده است: «کمال در این است که انسان خواستههایش را در مسیر الهی قرار دهد و نیرویش را در جهت رضایت حضرتش صرف کند». در مرحله اول باید انسان خود را مقید به انجام واجبات و ترکمحرمات نماید و پس از مدتی که بدین کار عادت کرد و انجام آن برایش آسان شد خود را مقید به انجام استحباب و ترک مکروهات نماید و گرنه چنین تقیدی در قدمهای اولیه آثار سوئی به دنبال خواهد داشت. به هر حال رعایت تقوا و انجام تکالیف الهی در هر مرحلهای خود زمینه ساز درک بیشتر و توفیق افزونتر و توجه و تقرب والاتری به ذات باری تعالی خواهد بود. چنان که در سوره «انفال آیه 29» آمده است: یا ایها الذین آمنوا ان تتقوالله یجعللکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفر لکم و الله ذوالفضل العظیم ای اهل ایمان! اگر پرهیزگار بوده و تقوای الهی پیشه کنید خداوند برای شما نیروی تشخیص حق از باطل قرار داده و بدیهای شما را پوشانده و شما را بیامرزد و خداوند دارای فضل و رحمت بزرگ است{M. آری اگر قدمهای اولیه برداشته شود زمینهای برای دریافت برنامه ادامه مسیر فراهم میشود. به قول شاعر:
گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای در راه نه و هیچ مترس خود راه بگویدت که چون باید رفت
و به گفته خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم: والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا کسانی که در راه ما تلاش نمایند ما ایشان را به راههای خویش هدایت میکنیم{M. برای تقویت این حرکت و رشد آن توجه به چند نکته لازم است:
1- پرهیز از مجالست و همنشینی با اهل دنیا و دور از معنویت، چه آنکه از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر میشود و برای جبران آن روزی هفتاد مرتبه استغفار میکنم». خداوند نیز در سوره «نجم آیه 29» میفرماید: فاعرض عن من تولی عن ذکرنا ولم یردالا الحیوه الدنیا پس از کسانی که از یاد ما روی گرداندند و جز زندگی دنیا را نخواستند اعراض کن و رویبگردان{M.
2- محاسبه نفس، که هر شب یا هر هفته و یا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسی نماید و به تعبیری به خود نمره بدهد. اگر کار شایستهای انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفیق را بخواهد و اگر مرتکب خلافی شده استغفار نموده و تصمیم بر ترک آن بگیرد.
3- بهرهگیری از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن، چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت میدهد و هم آشنایی با معارف آن (هر کسی در حد خودش حتی در حد ترجمه) موجب رشد روحی میباشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخههایی است برای درمان دردها و مشکلات، گرچه در برداشت از آیات متشابه باید جانب احتیاط را پیشه کرد و آن را به اهلش واگذار نمود و گرنه ممکن است خود آن موجب گرفتاریگردد.
4- بهرهگیری از ثقل اصغر و ائمه هدی(ع) و توسل به آنها.
تقویت ایمان و عقیده راههای متعددی دارد از جمله:
1- بالا بردن سطح شناخت و آگاهیهای دینی. در این زمینه گسترش مطالعات و تحقیقات دینی با برنامهریزیهای هدایت شده و منظم بسیار ضروری است.
2- گسترش فعالیتهای فرهنگی و تبلیغاتی با شیوههایی نو و جذاب.
3- تقویت جلسات و برنامه های مذهبی و هر چه با شکوهتر و پرمحتواتر برگزار کردن آنها.
برای این که انسان اعتقادات خود را مستحکمتر کند، دو حرکت لازم است:
الف) حرکت علمی؛ یعنی، لازم است در حد توان خود به مطالعه و تحقیق بپردازد و با رجوع به کتابهایی که در این زمینه نوشته شده، پاسخ سؤالات خود را دریابد و یا با سؤال کردن از عالمان دینی، ابهامات و شبهاتی که در ذهنش مطرح میشود بازگو کند تا با روشن شدن ابهامات، اعتقادات خود را راسخ کند. کتابهای زیادی درباره زندگی ائمه اطهار(ع) و مسائل مربوط به امامت وجود دارد که با مطالعه آنها میتوانید تحقیق در این مسائل را شروع کنید؛ از جمله:
فروغ ولایت جعفر سبحانی
بررسی مسایل کلی امامت ابراهیم امینی
امامت و رهبری شهید مطهری
نقش ائمه در احیاء دین علامه عسکری
آنگاه هدایت شدم تیجانی سماوی
امامشناسی علامه محمد حسین طهرانی
راهیست ره عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آنکه جان بسیارند چاره نیست
باز نامهای از سوختهدلی رسیده، حیرانی در کوی دوست و جویندهای با عطش عشق، عشق به آنکه سزاوار عشقورزی است و او که مبدء همه کمالها و زیباییهاست. ولی کیست که در این ره خود حیران نباشد، همه در این راه اظهار درماندگی کردهاند، مگر پیامبرش نفرموده: الهی ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک ؛ خدایا ما تو را آن گونه که باید نشناختم و آن گونه میبایست عبادت نکردیم{M» و مگر خودنفرموده است: و ما قدروا اللّه حق قدره ؛ خدا را آن گونه که شایسته اوست نسنجیده و نشناختهاند{M، (انعام، آیه 91).
ولی چه باید کرد؟ چرا که سر وجود طلب است، طلب او که همه چیز است.
غبار راه طلب کیمیای بهروزیست غلام دولت آن خاک عنبرین بویم
هر کسی با شمع رخسارت بوجهی عشق باخت زان میان پروانه را در اضطراب انداختی
گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما سایه دولت بر این گنج خراب انداختی
ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو زینت تاج و نگین از گوهر والای تو
آنچه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگار جرعه بود از زلال جام جان افزای تو
همتم بدرقهی راه کن ای طایر قدس که درازست ره مقصد و من نو سفرم
خرم آن روز کزین مرحله بربندم بار وز سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل دیده دریا کنم از اشک و درو غوطه خورم
چه کنیم که نثر را یارای سخن عشق نیست و زبان شعر در این صحنه گویاتر است.
بلی غایت این خلقت معرفت خداست ولی ای عزیز! معرفت یک راه و دو راه ندارد. حکما گفتهاند؛
الطرق الیاللّه بعدد انفس الخلایق ؛ راههای به سوی خدا به اندازه نفوس خلایق است{M گرچه مجموعه راههای وصول به معرفتاللّه را سه راه دانستهاند : 1- راه عقل و برهانهای فلسفی2- راه دل و فطرت3- راه طبیعت.
البته این راهها با یکدیگر متضاد نبوده و هر کس به فرا خور خود راهی را طی میکند. و اینها همه راههای معرفت خدا هستند، بدین معنا که عقل و دل به وجود او گواهی دهند و تردیدی در مورد او روا ندارند. اما وصول به خداوند راهی بس دشوار و سنگین است، و حاصل آن نیز به اندازه همه هستی ارزشمند است. برای رسیدن به این شهود حقیقت باید منازل و مقاماتی را طی کرد که گفتهاند: ان بین العبد والحق الف مقام من نور و ظلمه ؛ بین بنده و حق هزار مقام از نور و ظلمت است{M.
او را به چشم پاک توان دید چون هلال هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست
عارفان برای سیر سالکان در این راه صد منزل برآورد کردهاند که برخی از آنها در کتابهایی مانند؛ منازل السایرین، خواجه عبداللّه انصاری آمده است.
البته بدون همراهی خضر طی مسیر دشوار و چه بسا ناممکن است، بنابراین میبایستی از رهروان این راه استمداد نمود.
در این ورطه کشتی فرو شد هزار که پیدا نشد تختهای بر کنار
که خاصان در این رهفَرسراندهاند به «لا احصی» از تک فرو ماندهاند
عزیزا : کوتاه سخن آن که؛ راه راهی مشکل اما به غایت ارزشمند است و نیاز به طلب و همت دارد.
تهذیب نفس از هر گونه رذیلت اخلاقی و حیوانی مقدمه ورود است. اخلاص عمل برای خدا و خالی شدن از هرگونه شرک سکویی دیگر برای این حرکت است. من کان للّه کان اللّه له ؛ هر کس برای خدا باشد خدا برای او خواهد بود{M.
پیامبر خدا فرمود: من اخلص للّه اربعین یوما فجر اللّه ینابیع الحکمة من قلیه علی لسانه ؛ کسی که چهل روز عمل خویش را برای خدا خالص کند خداوند چشمههای حکمت را از قلب او بر زبانش جاری میکند{M.
بلی قلب و دل اگر چون آیینهای از زنگار شرک و ریا و گناه پاک گردید، حقیقت در آن تجلی مییابد. برای این منظور، اولین مرحله به تعبیر اصحاب سیرو سلوک «یقظه و بیداری از خواب غفلت و توجه به غافل بودن خویش» میباشد. خوشبختانه شما این احساس را دارید که انشاءالله شروع خوب و مبارکی برایتان خواهد بود. پس از آن میبایست انسان عزم خود را جزم کرده و تصمیم قاطع بگیرد که همیشه تابع خواست خداوند بوده و همواره درصدد انجام تکالیف الهی باشد، چه در اموری عبادی و چه در امور اجتماعی و دیگر ابعاد زندگی. هر قدمی که بر میدارد و هر سخنی که میگوید و هر برنامهای که دارد نخست ببیند آیا رضای خداوند در آن میباشد یا نه والا از آن صرف نظر نماید. در حدیثی آمده است: «کمال در این است که انسان خواستههایش را در مسیر الهی قرار دهد و نیرویش را در جهت رضایت حضرتش صرف کند». در مرحله اول باید انسان خود را مقید به انجام واجبات و ترکمحرمات نماید و پس از مدتی که بدین کار عادت کرد و انجام آن برایش آسان شد خود را مقید به انجام استحباب و ترک مکروهات نماید و گرنه چنین تقیدی در قدمهای اولیه آثار سوئی به دنبال خواهد داشت. به هر حال رعایت تقوا و انجام تکالیف الهی در هر مرحلهای خود زمینه ساز درک بیشتر و توفیق افزونتر و توجه و تقرب والاتری به ذات باری تعالی خواهد بود. چنان که در سوره «انفال آیه 29» آمده است: یا ایها الذین آمنوا ان تتقوالله یجعللکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفر لکم و الله ذوالفضل العظیم ای اهل ایمان! اگر پرهیزگار بوده و تقوای الهی پیشه کنید خداوند برای شما نیروی تشخیص حق از باطل قرار داده و بدیهای شما را پوشانده و شما را بیامرزد و خداوند دارای فضل و رحمت بزرگ است{M. آری اگر قدمهای اولیه برداشته شود زمینهای برای دریافت برنامه ادامه مسیر فراهم میشود. به قول شاعر:
گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای در راه نه و هیچ مترس خود راه بگویدت که چون باید رفت
و به گفته خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم: والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا کسانی که در راه ما تلاش نمایند ما ایشان را به راههای خویش هدایت میکنیم{M. برای تقویت این حرکت و رشد آن توجه به چند نکته لازم است:
1- پرهیز از مجالست و همنشینی با اهل دنیا و دور از معنویت، چه آنکه از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر میشود و برای جبران آن روزی هفتاد مرتبه استغفار میکنم». خداوند نیز در سوره «نجم آیه 29» میفرماید: فاعرض عن من تولی عن ذکرنا ولم یردالا الحیوه الدنیا پس از کسانی که از یاد ما روی گرداندند و جز زندگی دنیا را نخواستند اعراض کن و رویبگردان{M.
2- محاسبه نفس، که هر شب یا هر هفته و یا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسی نماید و به تعبیری به خود نمره بدهد. اگر کار شایستهای انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفیق را بخواهد و اگر مرتکب خلافی شده استغفار نموده و تصمیم بر ترک آن بگیرد.
3- بهرهگیری از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن، چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت میدهد و هم آشنایی با معارف آن (هر کسی در حد خودش حتی در حد ترجمه) موجب رشد روحی میباشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخههایی است برای درمان دردها و مشکلات، گرچه در برداشت از آیات متشابه باید جانب احتیاط را پیشه کرد و آن را به اهلش واگذار نمود و گرنه ممکن است خود آن موجب گرفتاریگردد.
4- بهرهگیری از ثقل اصغر و ائمه هدی(ع) و توسل به آنها.
تقویت ایمان و عقیده راههای متعددی دارد از جمله:
1- بالا بردن سطح شناخت و آگاهیهای دینی. در این زمینه گسترش مطالعات و تحقیقات دینی با برنامهریزیهای هدایت شده و منظم بسیار ضروری است.
2- گسترش فعالیتهای فرهنگی و تبلیغاتی با شیوههایی نو و جذاب.
3- تقویت جلسات و برنامه های مذهبی و هر چه با شکوهتر و پرمحتواتر برگزار کردن آنها.
برای این که انسان اعتقادات خود را مستحکمتر کند، دو حرکت لازم است:
الف) حرکت علمی؛ یعنی، لازم است در حد توان خود به مطالعه و تحقیق بپردازد و با رجوع به کتابهایی که در این زمینه نوشته شده، پاسخ سؤالات خود را دریابد و یا با سؤال کردن از عالمان دینی، ابهامات و شبهاتی که در ذهنش مطرح میشود بازگو کند تا با روشن شدن ابهامات، اعتقادات خود را راسخ کند. کتابهای زیادی درباره زندگی ائمه اطهار(ع) و مسائل مربوط به امامت وجود دارد که با مطالعه آنها میتوانید تحقیق در این مسائل را شروع کنید؛ از جمله:
فروغ ولایت جعفر سبحانی
بررسی مسایل کلی امامت ابراهیم امینی
امامت و رهبری شهید مطهری
نقش ائمه در احیاء دین علامه عسکری
آنگاه هدایت شدم تیجانی سماوی
امامشناسی علامه محمد حسین طهرانی